سال 1391 آیتا… علمالهدی امامجمعه مشهد مقدس به طرفداری از دولت احمدینژاد که دیدیم و دیدند چه به روزگار کشور آورد اعلام نمود: «…اگر مرغ در دسترس نیست آن را با یک ماده پروتئینی دیگر جایگزین کنید. مشهدیها مگر اشکنه پیاز داغ را یادتان رفته و آن زندگی را فراموش کردهاید؛ مگر قرار است برنامه همان باشد که قبلاً بوده است…»
گرچه پرداختن به این موضوع در تریبون نمازجمعه و عموم را به قناعت دعوت کردن نکتهای درست میباشد اما آنگاه که مردم به عیان زندگی اشرافی بسیاری از مقامات و مسئولان را میبینند که با خدم و حشم و سکونت در ویلاها و «پنتهاوس»ها و آپارتمانهای گرانقیمت و استفاده از مرکبهای چند میلیارد تومانی آن هم از بیتالمال و با تجمل زندگی میکنند اعتمادشان سلب میگردد، آنگاه که از وضعیت تحصیل و محل سکونت بسیاری از آقازادگان مطلع میشوند و شاهد نحوه زندگی و اسراف و تبذیر آنها هستند بویژه که با استفاده از فضای مجازی اطلاعرسانیها آسان و سریع صورت میگیرد بنابراین دیگر پند و اندرزها کارساز نخواهد بود. سخن عالمان و ناصحان و خطیبان آنگاه در مردم مؤثر خواهد بود که باور کنند مسئولان همراه و همگام با شهروندان میباشند، درد را احساس میکنند و خود را شریک در تحمل رنجها و سختیها میدانند.
در سال 1395 علم الهدی اعلام نمود: «…متأسفانه شاهدیم که هر سال شب عید قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند و مردم از وضعیت حداقلی نیز برخوردار نیستند و در این آغاز سال جدید در برابر زن و فرزند خود احساس سرافکندگی میکنند…» و در اسفندماه 1399 در خطبههای نماز گفت: «…مردم دارند در گرانی دست و پا میزنند دردآور است که در این کشور بسیاری نمیتوانند حتی یک سیب بخورند…»
گرچه عدهای نحوه اعتراضات و انتقادات امامجمعه مشهد در دوران احمدینژاد و روحانی را سیاسی میدانند اما متأسفانه فقر و فرودستی بیداد میکند. بسیاری از مردم امکان گذران زندگی حداقلی هم ندارند، از خرید ارزانترین میوه در این تابستان درمانده هستند، کارمند و کارگری که توان خرید یک عدد هندوانه ندارد چون تورم و گرانی بیداد میکند وای به حال آنان که بیکار هستند و دستشان از چاره کوتاه است گرچه به اصطلاح تمام کاسه- کوزهها را بر سر دولت دوازدهم میشکنند. بیشتر ائمهجمعه در مناطق و شهرستانها از ناتوانی دولت دوازدهم میگویند درحالی که شهروندان در پی تحریمهای دشمنان این ملک و ملت کارگزاران و مدیران را در پیدایش چنین وضعیتی شریک میدانند و سودجویی بسیاری از کشورهایی که با ایران روابط اقتصادی داشتهاند هریک به سهم خود در وضعیت به وجود آمده به ضرر و زیان مردم صبور و مؤمن و متعهد این سرزمین نقشی ایفا نمودهاند. عدم اعتماد مردم به عدهای از مسئولان و نمایندگان و حاکمان اینست که آنان خود را تافته جدا بافته از مردم میدانند و بیشتر، فقرا ساکن درِ شعب هستند و بس.
نویسنده این سطور در محیط اداره حدود دو سال شاهد رفتار و عملکرد شهید محمدعلی رجایی بود، مدیران کل و معاونان وزارتخانه میدیدند که عالیترین مقام وزارتخانه چگونه رفتوآمد میکند و بر سر سفرهای که در نشستها و سمینارها غذا میخورد از چه نوع غذایی استفاده میکند. حجتالاسلام سیدکاظم موسوی معاون وقت وزارت آموزش و پرورش و یکی از 72 شهید حزب جمهوری اسلامی ایران هنگام ناهار سفره نان خود را که از منزل آورده بود روی میز میگذاشت و اطرافیان میدیدند مثلاً غذایی ساده و یا چند عدد تخممرغ آبپز است که از خانه آورده بود در این صورت نه تنها مدیران و مسئولان وقت وزارت آموزش و پرورش با صداقت و صمیمیت و تلاش انجام وظیفه مینمودند بلکه کمتر دیده میشد مسئولی حق مأموریت یا اضافهکار و حق مدیریت دریافت نماید و اکثر با همان حقوق معمولی گذران زندگی میکردند. آیا امروز بسیاری از وزراء و معاونانشان و دیگر مقامات عالیرتبه اجرایی، نمایندگان مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و دیگر مسئولان بلندمرتبه میتوانند گوشهای از وضع زندگی و خانه و کاشانه و محل سکونت خود و یا نحوه تحصیل فرزندانشان را از طریق صدا و سیما به نمایش بگذارند؟
اخیراً محمود احمدیبیغش عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره اینکه اگر ما بخواهیم مذاکره کنیم چه راهکار دیگری وجود دارد گفته است: «…ما برای این قصه راهی نداریم جز اینکه روی پای خودمان بایستیم؛ مرحوم گاندی چگونه زندگی کرد؟ ما هم باید همینطور باشیم، اگر به سمت زندگی برویم که به خودمان متکی باشیم (با هزاران سختی که دارد) و تحریمها را تحمل کنیم، میتوانیم… باید شل کن و سفت کن دولتیها را ببینیم…»
اینگونه سخنان نماینده مجلس نظیر رفتار و کردار نمایندهای است که روزی برجام را در مجلس شورای اسلامی آتش زد و اکنون به نحو دیگری سخن میگوید. احمدیبیغش هم به عنوان نماینده گاه مطالبی میگوید که با واکنشهای زیادی روبرو میشود و عدهای از شنوندگان را به حیرت و شگفتی میاندازد. در سال 1393 اعلام شد هزینه هر یک دقیقه از جلسات علنی مجلس 8/17 میلیون تومان و هر یک ساعت 6/1 میلیارد تومان است با این هزینهها از بیتالمال عدهای مینشینند و راهکارهایی اینچنین ارائه مینمایند.
همگان میدانند مجلسی که در بدو تشکیل به هریک از نمایندگان 200میلیون تومان بابت حق مسکن پرداخت کرد، بعد از مدت کوتاهی اتومبیلی به آنها واگذار شد که بیش از دوبرابر قیمت آن معامله میشد، در این موقعیت حساس که مشکلات اقتصادی گریبانگیر بسیاری از دهکهای جامعه شده است و آمار رسمی بیش از هفتاد درصد جمعیت را نیازمند دریافت بسته حمایتی میداند ناگهان اعلام میگردد سه نفر نماینده و اعضای خانواده آنان با پرواز اختصاصی به عتبات عالیات سفر خواهند نمود. در این برهه از زمان که دنیا شاهد سختیها و گرفتاریهایی است که بر مردم شهرها و استانهای کشور وارد آمده بویژه آنچه در این ایام دامنگیر مردم شریف و غیور و مبارز خوزستان و مناطقی دیگر از این سرزمین شده است باید اعلام نمود زشت و زننده است که نه تنها سه نفر بلکه یک نفر از نمایندگان مجلس بخواهد با پرواز اختصاصی آن هم همراه با خانواده به عتبات عالیات و یا مشهد مقدس سفر نماید.
روزنامه ایران در این باره مینویسد: «پیش از این نامهای در فضای مجازی منتشر شده بود که خبر از سفر امیرحسین قاضیزاده، محمدرضا پورابراهیمی و محمدرضا رضایی به همراه اعضای خانواده آنها میداد. هر سه نفر اما در گفتوگوهایی تأکید داشتند که از تشریفات و اختصاصی بودن پرواز خبر نداشتهاند و به محض اطلاع سفر را لغو کردهاند. به گزارش ایلنا، احمدرضا علیرضا بیگی نماینده تبریز اما در رشته توئیتی این سفر را تأیید کرده و نوشته: مکاتبه با وزارت امورخارجه و سفیرمان در بغداد حکایت از رسمی بودن سفر مینماید که پرواز اختصاصی را هم به آن بیفزاییم اهمیت سفر را دوچندان میکند ولی وقتی خبر منتشر میشود و بهراحتی نمایندگان به اتفاق خانواده از کربلا منصرف و راهی مشهد میشوند افکار مردم دست به گریبان با فقر و تنگدستی و شرمندگی پدران نزد خانوادههایشان را به خسن و خسین دختران معاویه حواله میدهند بیانگر رسمیت داشتن رفتار فارغ از رنج و درد مردم نزد هیأت رئیسه است که باید مورد رسیدگی قرار گیرد.»
پیشنهاد میگردد احمدیبیغش و همفکرانش به اصطلاح با راه انداختن هشتگی حداقل برای یک هفته پیاز داغ و اشکنه خوردن و همانند گاندی زندگی کردن را پیشه خود سازند. آخرین نکته اینکه احمدیبیغش بیش از همه میداند نمیتواند همانند گاندی زندگی کند بنابراین خطری که در این زمینه احساس میشود اینکه 220نفر نماینده مجلس از سیدابراهیم رئیسی درخواست نمودند کاندیداتوری خود را اعلام کند و به دنبال آن 210نفر نماینده از چند نفر کاندیدای پوششی درخواست نمودند قبل از 28خرداد از نامزدی شرکت در انتخابات ریاست جمهوری استعفا دهند تا زمینه برای انتخاب رئیسی فراهم گردد. بنابراین هماکنون که قرار است سهقوه با مدیریت یک طیف سیاسی اداره گردد شاید احمدیبیغش و همفکرانش در نظر دارند اینگونه القا کنند که مشکلات اقتصادی باقیمانده از دولت تدبیر و امید تا 4سال آینده باقی و برقرار است و به مردم بگویند همانند گاندی زندگی کنند و پیاز داغ و اشکنه بخورند و در نهایت دم فرو بندند تا همفکرانشان در پاستور و بهارستان با خیال راحت به رتق و فتق امور بپردازند.
حسن ختام مقاله به نقل مطلبی از پروفسور «عبدالعزیز ساشادینا» استاد دانشگاه ویرجینیای امریکا اختصاص مییابد تا درسی را که مبارزانی چون گاندی و ماندلا رهبران هند و آفریقای جنوبی از سرور آزادگان و سالار شهیدان حضرت حسینبنعلی(ع) در مبارزه با استعمارگران آموختهاند جهت اطلاع خوانندگان آیینه یزد نقل گردد. «…این مورخ و محقق شیعه در پاسخ به دلیل میزان بالای علاقهمندی شخصیتهای بزرگی مثل گاندی و ماندلا به امام حسین(ع) میگوید: علت علاقه فراوان مهاتما گاندی به امام حسین(ع) مساله اقلیت و اکثریت بود. فرض کنید فردی با حاکم ظالمی روبهرو است که ابرقدرت بهشمار میرود، مستعمره دارد و از هر جهت میتواند او را از بین ببرد. اما او علیه ظلم قد علم میکند و به آن تن در نمیدهد. در فرهنگ هندی چنین فردی «مبارزی که برای حقیقت مبارزه میکند» نامیده میشود.
واقعه کربلا برای گاندی از این جهت نمادین شده بود که اقلیت حقیقتجو توانست با مقاومت خود حکومت زمان خود را متزلزل کند؛ گاندی میگوید که مبارزه خود علیه استعمار انگلیس را از حسین(ع) آموختم که چگونه در برابر استبداد مقاومت کرد. گاندی که قرآن را نیز مطالعه کرده بود امام حسین(ع) را رمز فهم خود از قرآن میدانست چرا که قرآن انسانها را به عدالت فرامیخواند. ساشادینا درباره ارادت نلسون ماندلا، رهبر جنبش آزادیخواهی آفریقای جنوبی، به امام حسین(ع) نیز گفت: ماندلا هم برای امام حسین(ع) احترام بسیار خاصی قایل بود و هم با مسلمانان رابطه خیلی خوبی داشت. من او را چندبار ملاقات کردم. او انسان بسیار شریفی بود. ماندلا میگوید که امام حسین(ع) برای او که در برابر نژادپرستی سفیدپوستان آفریقای جنوبی مقاومت میکرد، الهامبخش بود. مثال از این دست بسیار است و امام حسین(ع) از دیدگاه بسیاری از افراد در تاریخ مظهر طاقت معنوی و روحانی است که توانست تیغ و شمشیر را شکست دهد و در این راه واقعا پیروز شد…»
راستی را که این مردانِ مرد و همه چهرههای ماندگار تاریخ از خود شروع کردند. خودشان را ساختند و با عمل و نه زبان به دیگران آموختند که چگونه باید زیست چون روزگار نصیحت و پند و اندرز و وعظ و خطابه بدون عمل سرآمده است.
مدیر مسئول
- نویسنده : رضا سلطان زاده
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 22,سپتامبر,2024